بروزرسانی: 07 آذر 1404
مسأله «جوخه»، جوان های یک نسل است
09:39 - 02 فوریه 1403
برنامه شماره 613 برنامه فیلم خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم «باند» ساخته الیور استون (1986) اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم 120 دقیقه ای، جلسه نقد و بررسی با حضور کورش جاهد (منتقد و مترجم سینما) برگزار شد. اجرای این برنامه بر عهده شهرام اشرف ابیانه بود.
«باند» داستان مرد جوانی است که در طول جنگ ویتنام از مشکلات روحی رنج می برد و در وحشت جنگ غرق می شود...
شهرام اشرف ابیانه در این گفت و گو گفت: شاهد فیلمی نفس گیر بودیم که حتی با چند بار تماشای آن همچنان برایم چشمگیر است. الیور استون به عنوان کارگردان با تهیه کنندگی این فیلم بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. البته قبل از این کار از او به عنوان فیلمنامه نویس یاد می شد و در کارهای مهمی حضور داشت.
کورش جاهد در ادامه این گفت و گو گفت: در دوران دانشجویی یکی از دوستانم فیلم وی اچ اس را به من داد تا دستگیر نشود. در آن زمان VHS جرم بود. من آن فیلم، یکی از کارهای استون را دیدم و بسیار لذت بردم. بنابراین من این فیلم را چندین بار تماشا کردم. و بعد کار استون را دنبال کردم. در واقع با توجه به سنم از فیلم های او بسیار لذت بردم و آنها را دوست داشتم. در ایران به ندرت می بینیم که درباره استون صحبت شود، زیرا برخی فکر می کنند او کمی شک دارد. چون توانست فیلم هایی مثل JFK بسازد. اما آنچه در مورد فیلم «باند» می توان گفت بحث نسل جوان است. در واقع این موضوع از جنگ ویتنام شروع می شود و در رابطه با آن بحث خواهد شد. استون در جنگ ویتنام نیز حضور داشت و بسیار تحت تأثیر آن قرار گرفت.
وی ادامه داد: در ابتدای فیلم جمله ای درباره جهنم گفته می شود که می گوید جهنم به معنای نبود ذهن است. این به این معنی است که شما نمی دانید چرا کاری را انجام می دهید. این نمونه جوانانی است که در جنگ ویتنام هستند اما نمی دانند برای چه می جنگند. یک جمله دیگر در فیلم وجود دارد که می گوید: "مرد جوان!" زندگی کن تا جوان باشی سپس نشان می دهد که بسیاری از مردان جوان در جنگ ویتنام جان باختند و ما این را می بینیم.
این منتقد سینما همچنین اظهار داشت: جنگ ویتنام باعث تغییرات زیادی در آمریکا شد. در همین راستا فیلم های زیادی درباره این جنگ تولید شده است. موسیقی راک و اعتراضی نیز پس از این اتفاق شکل گرفت. جامعه در کل تغییر کرده است و این تغییر ناشی از مسائل مربوط به جنگ ویتنام و به طور کلی جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی است. البته روشنفکران آمریکایی مرتب به این موضوع اعتراض می کردند و می گفتند: چرا باید از این سر دنیا به آن سر دنیا برویم و بجنگیم؟ در واقع، احتمالاً به همین دلیل است که آمریکا دیگر نمی تواند به راحتی در برابر چنین جنگ هایی مانند آن روزها تسلیم شود.
جاهد در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: استون که از جنگ ویتنام برمی گردد در مدرسه فیلم نیویورک مشغول تحصیل در رشته فیلمسازی است. او سپس این آموزش را با تجربه خود در ویتنام ترکیب می کند و شروع به ساخت فیلم می کند. در آن زمان کمتر کسی را می توان یافت که مایل به سرمایه گذاری در مشاغل واقعی باشد. در واقع او در خلق آثارش با سختی ها و تلخی های زیادی مواجه بود.
وی همچنین با اشاره به انتقاد برخی از منتقدان ایرانی که استون را به عنوان کارگردانی ظاهرا منتقد و همسو با دولت معرفی می کنند، تصریح کرد: ما از دید خودمان به مسائل خارجی ها نگاه می کنیم و گاهی نداریم. توانایی انجام این کار حکم صحیح با این حال الیور استون آمریکایی است و انتقاد او با ما متفاوت است. او جنگ را نقد می کند و این را در آثارش نشان داده است. با توجه به ممنوعیت فیلم های خارجی، عادت های اشتباهی در تماشای فیلم ایجاد کرده ایم. مثلا برای فهمیدن داستان کار فقط زیرنویس را می خوانیم. اگر عکس ها هم مهم هستند. در این فیلم شاهد یک گوزن هستیم. چرا آهوها در فیلم انتخاب شدند؟ گوزن نماد الهه آرتمیس است که در اساطیر یونان باستان به الهه شکار معروف است. انسان نیز درنده است. گاو نیز در اثر حضور دارد و نماد مردسالاری است. هر کدام از نمادهای نمایش داده شده در فیلم معنای خاص خود را دارد. در نهایت با توجه به این تفاسیر باید بگویم که فارغ از اینکه آقای استون کیست و چگونه این داستان را در فیلم روایت کرده است، خود فیلم مستقلا قابل تحلیل و تفسیر است.
منبع: خانه هنرمندان
منبع